تو اصلاً از من نخواه نباشــی آروم بشم… هرکی میپرسه چی شد میــگم فقط خواهشاً… حوصله ندارم ، من یه بی قرارم… بارون داره میزنه اینجا تو کجایی کجایی کجایی…
آهنگمحسن ابراهیم زاده بنامبرداشت رفت با کیفیتاورجینال
امشب یه غم توی دلــمه که ته نداره… یادش کاری میکینه چـــشام تو صبح بباره… هر کی یه روز اومد توی دل من فرداش رفت… قلبی که عمری به من داده بود برداشت رفت …
باز یه آتیــش دلم معرفت حالیشه دلم… وقتی که نیستی پیــشم یه دیوونه و روانی میشه دلم… باز یه فریاده دلم از رو بوم افتــاده دلم باز یه دیوونه و یه خیابون دلم… بد کردی به دلم چیزی نمونده توی دلم…
تنهایی مال منه ، دلــم که دَم نمیزنه… آدم عاشق سر یه چیز کوچــیک که به هم نمیزنه… شبگردی کار منه غصــه شبا یار منه… آدم عاقل که عشقشو از دلش آخه خط نمیزنه…
خراب کرد نقــشه هــای این دلو بر آب کرد… نه اینکه نتونه خوش نداشـت پیش دل من بمونه… آره دستخوش ، بستی دست دلو از پشت… یه آدم تک و بی کس، که از عشقش خورده رو دست…
کیفیت320 و 128آهنگجدایی دو طرفه ازمحسن ابراهیم زاده آمادهدانلود …
واسه یه شب فکر و خیالت منو پیرم کرد… وای که نمیخواستم باشم به یادت زمین گیرم کرد… دل دیگه طاقت نداره باید تورو بدست بیاره… بگو از من چی شنیدی به کی داری دلو میدی…
کیفیت320 و 128آهنگداد و فریاد ازمحسن ابراهیم زاده آمادهدانلود …
یکی فال منو بگه بگه که بر میگرده که اگه برنگــرده دل ویرونه… بسه این خاطره ها با مرورش دارن هی لوس میشن… تا اینکه اسم تو میاد عقل و دلم درگیر کش و قوس میشن… سر من داد بزن داد و فریاد بزن تو فقط برگرد خونه…
آهنگمحسن ابراهیم زاده بنامشبهای دیوونگی با کیفیتاورجینال
بگین به دادم برســه این همه بغضو کم کنه… به غم بگید یکــی دو روز منو فراموشم کنه… یکی اینجا شــب و روز خیلی بی قرارته… نمیدونی این دیوونه چقد چشم به راهته…
کاش بدونی که چقد بــی تو پریشونم و بَد… نگو میری میدونی بــاورش سخته چقد… شبا این دیوونه با عشق تو توو تنهاییاش سر کرده… نَم بارونو خیابون خاطراتو دو برابر کرده…
یکی بیاد منــو آروم کنه به این دلم مفهوم کنه… تکلیف بــی قراریامو واسه من معلوم کنه… دلم میخواد جار بزنم اشکامو کنار بزنم… آخه دیوونم کرده دله اینا درد دله…
مــیــدونستی ولم کنی توو این دل چه غوغایی میشه… دلـــت چــــه وقت نشناسی شده الان چه وقت بازیشه… یــــه دیــــوونـــمـــو و خراباتی مونده رو دست من… ببار ای دل ببار ای دل چشمات بهاری شه…
چــشــمات شــمشــیر از رو بـــســـتـــه بــود… ولــــی من با دلی موندم که پات نشسته بود… بــــا تــــو دلـــــی مــوند که خیلی خسته بود… هـــی فکر میکردی که یکی جات نشسته بود…
چـی شــد یــهو ســر چی زد حالمو بد کرد… رفــت و غــما رو واسه دل من بی حد کرد… اون تــنــهایی نمـیرفــت کــه تنها سفر کرد… اون خــســتگیــشو با این دل ساده در کرد…